محمد طاهامحمد طاها، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 13 روز سن داره

◕‿◕قلب مادری◕‿◕

تمام آنچه را که می نویسم , می خوانم و می دانم تقدیم می کنم به خدايي كه در همین نزدیکیست

    پسر عزيزم طاها  ؛  طاهای ٩ ماه و ١ روزه مامان.   براي تو مي نويسم ، براي تو كه عزيز ترين عزيزهايي ، براي چشمهايت مي نويسم ، كه پرسشگرانه ترين نگاه را در چشمان تو ديدم .       براي تو مي نويسم تويي كه نه بهانه اي براي وجودم ، بلكه تنها دليل بودنم هستي .. براي تو كه گرفتاريهاي روزمره زندگي مانع بودن هميشگي من كنار توست ، كه اين  نه وظيفه بلكه آرزوي من است . روزها از پس يكديگر مي گذرند انقدر با سرعت كه گاهي با نگاه به تقويم به تاريخ نوشته شده در آن شك مي كنم .......  و تو سرشا...
29 بهمن 1390

از هنگامی که خودم مادر شدم نتوانستم حتی یک بار بدون شرمندگی در چشمهای مادرم نگاه کنم...

      وقتی اولین سال است که مادر شده ای خیلی چیزها در زندگی ات تغییر خواهند کرد در جسمت هم همینطور به جز تناسب اندام و زیبایی ات چیزهای دیگری هم هستند که باید تغییر کنند مثلاً چشمانت باید تیز بین تر شوند تا تمام اجسام کوچکی را که توسط کودک کنجکاوت به دهان برده می شود را ببینی و مانع شوی گوشهایت باید قوی تر شوند تا انواع آواها و گریه هایش را تشخیص دهی و علت هر کدام را بفهمی زبانت باید نرمتر و بچه گانه تر شود تا حرفهایت را بهتر بفهمد حس بویایی ات که باید  قوی تر شود تا بوی پوشک کثیف شده را قبل از سوختن پای بچه متوجه شوی ... حس لامسه ات هم نیاز به بهتر شدن دارد باید دماسنج باشی تا اندک تب احتمالی را با ...
29 بهمن 1390

فرشته معصوم من

پسره گلم طاها   طاهی ٩ ماه و ١ روزه مامان. چقدر سادگي و پاكي كودكانه ات چشمان نجيب و بي آلايشت را دوست دارم . اي كاش ما بزرگترها نيز كمي به ياد كودكي هايمان مي افتاديم و لذت سادگي را دوباره تجربه مي كرديم دلم براي روزهاي كودكي تنگ شده .....................   دلبندم ؛ حالا كه كودكي لذت ببر و وقتي بزرگ شدي يادت باشد كه كودكي عالم ديگري دارد . ...
29 بهمن 1390

روزهایی که فقط تو آن را به خاطر خواهی سپرد و خدا

خوشــــــــــــــــبختي          خوشبختي يعني قدم از قدم كه بر مي داري صداي پسر نازتو بشنوي كه داره دنبالت مياد  خوشبختي يعني وقتي وارد خونه مي شي صداي جيغ خوشحالي پسر قشنگتو بشنوي ،خوشبختي يعني پسرت ناز كنه و با لبخندقشنگ و دوست داشتنيش به چشمات نگاه كنه تا مامان جونش حسابي قربون صدقش بره خوشبختي يعني شنيدن صداي قهقهءخندش وقتي داره با باباش بازي ميكنه ، خوشبختي يعني لجبازي بچهگانهء پسرت وقتي مي خواد فقط تو بهش شير و غذا بدي،     خوشبختي يعني پسر نازت وقتي داره شير مي خوره تو چشمات خيره بشه و لبخند بزنه ،  &...
29 بهمن 1390

روز هاي با تو بودن

طاها پسر عزيزم ؛ چقدر قشنگه روزهايي كه ميگذره و سرآغاز روزهاي جديده ، لحظه هايي كه هميشه هستند و از ياد نميرن ، لحظه هايي كه بعد از گذشت ٩ ماه هنوز هم مثل روز اولن  روز هاي با تو بودن چقدر زيباست این دومین نه ماهیه که با هم پشت سر میزاریم باتمام خوبیها و بدی ها و شیرینی هاش گذشت. از این به بعد وارد ماهگردهای دو رقمیت میشی عزیزه دلم. ان شا الله همیشه سالم و سر حال باشی پسرک شیرینم. ماماني هر روز كه بيدار ميشي يه حس جديد به من مي دي ، يه حس خوب ، حس دوست داشتن ، حس عشق ، عشق يك مادر به فرزند  ، تو قشنگترين حس رو به من منتقل ميكني حسي كه هر روز فكر مي كني تازست . از ديدنت هيچوقت خسته ...
29 بهمن 1390

زيباترين احساس خداوند

طاهای عزيزم چقدر زود گذشت لحظه هاي نوزادي تو و  و چه زيبا مي گذرد لحظه هايي كه كنار تو هستم ، وقتي به چشمان معصوم تو نگاه مي كنم ناخودآگاه اشك در چشمانم حلقه مي زند و قلبم شروع مي كند به تند زدن   ،عزيزم تو قشنگترين احساس خداوندي و من خوشبخت ترين مادر دنيا ، خدايا از اينكه خواستي من مادر بودن را با داشتن طاها تجربه كنم واقعاً ممنونم ،  خدايا شكرت به خاطر تمام چيز هاي قشنگي كه به ما دادي ، خدايا شكرت به خاطر احساس قشنگي كه به ما هديه كردي و خدايا به خاطر لطفي كه به بنده هايت داشتي سپاسگزارم .       ...
29 بهمن 1390

ولنتاینت مبارک

  وقتی قرار شد من بیقرار تو باشم، ناگهان تو تنها قرار زندگی ام شدی!.. ولنتاینت مبارک . . . تبسم شیرین عشق گوشه ای از نگاه خداست ، تنها به نگاه او میسپارمت ولنتاین مبارک . . . میدونی ولنتاین یعنی چی ؟ یعنی اینکه یادمون باشه یه عاشق واقعی باید فقط به یه نفر دل ببنده و تا آخر عمر هم عاشقانه عاشقش باشه . . . . .   چند خطی در مورد ولنتاین   چند سالي است حوالي 25 بهمن ماه (14 فوريه) كه مي شود هياهو و هيجان را در خيابان ها مي بينيم. مغازه هاي اجناس كادوئي لوكس و فانتزي غلغله مي شود. همه جا اسم Valentine به گوش مي خو...
27 بهمن 1390

نه ماه عاشقی

  سلام عزيزترينم   خدا جونم شكر كه پسر به اين ماهي به ما دادي تا در كنارش زيباترين لحظه ها رو تجربه   كنيم. امروز  وارد ماه نهم شدي. یعنی نه ماهه شدی. طاها جان انشاء الله هميشه   سالم و سرحال باشي.   پسركم اين روزها راحت و بدون كمك ميشيني ...   خيلي راحت به جلو خم ميشي و اسباب بازي هات رو   برميداري عزيزكم و به راحتي به چپ و راست ميچرخي. موقع نشستن همش با یه ریتم ملایم عقب و جلو میری موقع خوابيدن كلي آواز ميخوني و تو خواب   مي خندي جديدا خنديدنت متفاوت شده با صدای بلند جیغ میکشی و نسبت به همه چی واکنش نشون میدی تا...
25 بهمن 1390

چکاپ

سلام گل پسره مامانی. دیروز ٢٤ بهمن سال ٩٠ وقت چکاپت بود با مادر بزرگ و پدر بزرگت بردیمت برای آزمایش. اولش فکر میکردی دکترها میخوان باهات بازی کنن اما وقتی که....... شروع کردی به گریه کردن. من بیرون وایستاده بودم اما صدای گریه هاتو که میشنیدم دلم ریش ریش میشد اما چه کنم که چاره ایی نداشتم فقط به خاطر سلامتی تو مجبور بودم که تحمل کنم. الهی مادری برات بمیره کلی ازت خون کشیدن. خیلی گریه کردی و دردت اومد. اما خدا رو شکر بعد از آزمایشت خوابت برد و وقتی هم که بیدار شدی همه چی یادت رفته بود. ...
25 بهمن 1390

جشن دندونی طاها گلی جووون

روز جمعه ٢١ بهمن سال ٩٠ مصادف با میلاد حضرت محمد(ص) و امام صادق(ع) یه جشن دندونی کوچولویه خونوادگی برات گرفتیم به امید اینکه همیشه صحیح و سالم باشی و بدون درد سر این مرواریدهای کوچولوتو در بیاری. عکس های جشنتو برات میزارم که برات به یادگار بمونه.     پاستیل های دندونی     اینم از ژله های دندونی     اینم از کیک دندونی طاها گلی جووون     اینم از سالاد اولویه                 طاها گلی جووون و کیکش         ...
24 بهمن 1390